مهرداد ناطقی مدیرعامل ریتون

مهرداد ناطقی
Mehrdad Nateghi

من مهرداد ناطقی هستم.

محقق و مشاور راه اندازی کسب و کار اینترنتی

طراح و توسعه دهنده وب و موبایل

در اینجا سعی دارم شما را خیلی کوتاه با سابقه تحصیلی و کاری خودم آشنا کنم.

 

تابستان سال ۷۹ در یک آموزشگاه کامپیوتر ثبت نام کردم. دوره آموزشی با MS-DOS شروع و با Windows 98 به پایان رسید. این هجرت از صفحه ای سیاه به صفحه ای گرافیکی ما را به وجد آورده بود!

 

این شروع خوبی بود که رشته کامپیوتر را انتخاب کنم و تا مقطع لیسانس ادامه دهم. از آنجایی که دانشگاه برای من جذابیتی نداشت و با توجه به سرفصل ها و نحوه تدریس در دانشگاه من متوجه این نکته مهم شدم که تکیه و تمرکز کامل بر روی دانشگاه نمی تواند ضامن موفقیت من در بازار کار باشد و از دید من دانشگاه در خوشبینانه ترین حالت فقط مسیر را به من نشان داد.

اما در نقطه مقابل دانشگاه؛ مطالعه مداوم من در حوزه های مختلف کامپیوتر بود. از آنجایی که هر کدام از زیر شاخه های رشته کامپیوتر دنیایی مجزا برای خودش دارد و هیچگاه نمی توان در همه آنها متخصص بود؛ من سعی می کردم با ورود به آنها متوجه علاقه خودم شوم.

 

ابتدا دوره هایی در حوزه شبکه گذراندم که از لحاظ نرم افزاری و سخت افزاری مورد علاقه من نبود. پس از آن حوزه امنیت را بررسی کردم. امنیت در حوزه وب یکی از علاقه های من بوده و هست و هر زمان که فرصت کنم در این مورد مطالعه می کنم. همچنین فلسفه Open Source و توزیع های لینوکس خصوصا Ubuntu همیشه برای من جذاب بوده است. اما علاقه اصلی من در حوزه وب و موبایل بود که مدت هاست روی آن تمرکز کرده ام و به صورت تمام وقت و تخصصی روی آن کار و مطالعه مداوم دارم.  

 

اما اینکه علاقه من به حوزه وب از کجا کلید خورد باید به سال ۸۰ برگردیم. اوایل که کامپیوتر به اتاق من اضافه شده بود در یک اقدام کلیشه ای یک بازی نصب کردم. اما این اولین و آخرین بازی نصب شده روی کامپیوتر من بود. آشنایی با اینترنت Dial-up من را در دنیایی جذاب تا به امروز غرق کرده است.

 

اوایل بیشتر زمان را به وب گردی اختصاص می دادم. آن زمان وبلاگ های خوبی وجود داشت که انصافا کیبورد زیبایی(قلم زیبایی) داشتند. به همین دلیل بازدیدکننده های زیادی هم جذب کرده بودند که من هم مشتری هر روز آنها بودم. وب گردی من را به فکر راه اندازی یک وبلاگ انداخت. اولین وبلاگم را در اولین سرویس دهنده وبلاگ یعنی پرشین بلاگ با موضوع “ترفندهای ویندوز” راه اندازی کردم.

قالبهای پیش فرض پرشین بلاگ زیاد نبود و هیچکدام نظر من را جلب نکرد و از طرفی با دیدن ظاهر متفاوت وبلاگهای دیگر به این موضوع پی بردم که می توان قالب جذاب و خاص برای وبلاگ خودم طراحی کنم. اما اینکه چگونه به این مهم دست پیدا کنم مهم ترین سوال آن موقع زندگی من شده بود.

 

سعی کردم از خود اینترنت کمک بگیرم و جواب این سوال را پیدا کنم. اولین سرنخی که پیدا کردم این بود که یک وب سایت قالبهایی را که طراحی کرده بود و بعضا رایگان در اختیار وبلاگ نویس ها قرار می داد. استفاده از این قالب ها شاید کار من را راه می انداخت اما پاسخ سوال من را نمی داد که چگونه می توان طراحی کرد؟  

 

هر چند محتوای وب فارسی از لحاظ کمیت و کیفیت قابل مقایسه با الان نبود اما در هر صورت من به چند سرنخ جدید رسیدم. یکی HTML  و دیگری FrontPage

کسانیکه هم سن و هم مسیر من هستند قطعا این دو عنوان را به خوبی می شناسند. Frontpage  برای آنها یک حس نوستالژی دارد چرا که آن زمان یکی از ابزارهای طراحی وب سایت بود که در مجموعه آفیس ارائه می شد و دیگری HTML که به نوعی میتوان یک زبان برای طراحی وب نام گذاریش کنیم؛ هر روز کامل تر شد. با کمک اینها اولین قالب وبلاگم را طراحی کردم که به کمک سایت Archive.org اسکرین شاتی از آن را جهت تجدید خاطره دریافت کردم که در اینجا مشاهده می کنید.

 

wintarfand

 

هر چند قالب زیبایی نشده بود اما من چیزهای زیادی یاد گرفته بودم.  

 

بعد از مدتی از پرشین بلاگ به میهن بلاگ کوچ کردم و آنجا نیز بر حسب همان علاقه که پیدایش کرده بودم؛ قالب جدیدی طراحی کردم.

پس تا به اینجا من به اولین سوال خودم پاسخ مناسبی داده بودم و این تنها به کمک خود اینترنت بود. این پرسش و پاسخ تا به امروز ادامه دارد.  

 

اگر بخواهم از سابقه کاری و اینکه چه زمانی به محیط کار وارد شدم بگویم باید به زمان دبیرستان برگردم که برای گذراندن دوره کارآموزی به یک شرکت که در حوزه سخت افرار فعالیت می کرد رفتم. حضور در کسب و کار مرتبط با رشته تحصیلی را به همه ی هم مسیران خودم پیشنهاد می کنم. شاید کار تخصصی نمی کردم یا حقوقی دریافت نمی کردم اما مشاهده محیط کاری، تجهیزات، مشتریان، روابط کاری و … همه برای من درس بود که در هیچ دانشگاهی آنها را تجربه نکرده بودم.  

 

پس از اتمام دوره لیسانس مدتی را به تدریس مشغول شدم. تدریس یکی دیگر از علایق من بوده و هست و در صورتیکه فرصت کنم بسیار دوست دارم که دانش و تجربه ام را در اختیار دیگران قرار دهم.

محیط کاری دیگری که آن را تجربه کردم شرکت پرداخت الکترونیک سامان بود که به مدت یکسال در آن مشغول به کار شدم اما نوع کار، زمان، پیشرفت کاری و … من را راضی نمی کرد.

 

و در نهایت ریتون…

من روزانه ۱۵ ساعت مشغول مطالعه و کار بر روی موضوعات مورد علاقه ام یعنی کسب و کارهای اینترنتی، طراحی و توسعه وب و موبایل در ریتون هستم.

این میزان ساعت کار و مطالعه عادی نیست!

من عاشق کارم هستم…

و حرکت در این مسیر تا به امروز ادامه دارد…

لینک کوتاه: https://goo.gl/Xgz9Pm
یک ستارهدو ستارهسه ستارهچهار ستارهپنج ستاره (1 votes, average: 5٫00 out of 5)
در حال بارگذاریدر حال بارگذاری

به لطف اعتماد مشتریان به ریتون تاکنون 516 پروژه را با موفقیت اجرا کرده ایم...

پیام ریتون: 

برای موفقیت خودت را در جمع افرادی با رویاهای بزرگ قرار بده…

کتاب بخوانیم: